به نام او.

پیر است اما مرد است دیگر، نگاهم که می‌کند یک ذوق کودکانه‌ای درون چشمانش بالا و پایین می‌جهد. طُّ نیستی که بخوانی، طُّ اگر اینجا یا آنجا بودی داد و قال راه می‌انداختی که پیرمرد بیجا کرده نگاهت می‌کند.

من اما مثل پیرمرد عکسط را می‌بوسم. طّ که نیستی رگ غیرتت قل قل بزند!

دارد می‌آید! تلخ تر از تلخ

کوله بارطّ رو بستی ! (:

همین الان به فکرم خطور کرد که...

نیستی ,قل ,می‌کند ,پیرمرد ,طُّ ,می‌بوسم ,نگاهت می‌کند ,کرده نگاهت ,می‌کند من ,من اما ,مثل پیرمرد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

cafeseo وبگردی طراح گرافیک شورای زکات شهرستان شبستر من دیوانه نیستم سوالات دروس پایه هشتم aelmi کتاب اطلاعات املاک اصفهان مهندسی IT