به نام او.
پیر است اما مرد است دیگر، نگاهم که میکند یک ذوق کودکانهای درون چشمانش بالا و پایین میجهد. طُّ نیستی که بخوانی، طُّ اگر اینجا یا آنجا بودی داد و قال راه میانداختی که پیرمرد بیجا کرده نگاهت میکند.
من اما مثل پیرمرد عکسط را میبوسم. طّ که نیستی رگ غیرتت قل قل بزند!
درباره این سایت